اگر از چالشهایی که پیشروی راهاندازی یک استارتاپ موفق وجود دارد آگاه هستید، احتمالا میدانید که صرفا داشتن یک ایده عالی، حتی اگر ایدهای انقلابی باشد، تضمینی برای موفقیت نیست.
آیبیام (IBM) در مطلب اخیرش که به قلم ران آرجنت (Ron Argent)، بنیانگذار شرکت کاگنیشن فاندری (Cognition Foundry) نوشته شده، به نقش بلاک چین در ایجاد اعتماد و امنیت استارت آپها پرداخته است. این شرکت به استارتآپهای شایسته در رفع چالشهایی که با آنها روبهرو هستند کمک میکند.
مأموریت کاگنیشن فاندری دلگرم کردن، توانمندسازی و مجهز کردن افراد در راستای تحقق رویاهایشان برای بهتر کردن جهان است. یکی از استارتآپهای بزرگی که این شرکت در راستای تحقق اهدافش به آنها کمکهای زیادی میکند پروژه پلاستیک بانک (Plastic Bank) است.
از بین تمام فناوریهایی که پتانسیل تغییر جهان را دارند، بلاک چین بالاترین جایگاه را دارد. بلاک چین را از هر لحاظ میتوان در چند کلمه خلاصه کرد: حذف اعتماد به واسطهها با اعتماد به بلاک چین. مصداق این امر به روشنی در یکی از بهترین استارت آپهایی که تاکنون با آنها کار کردهایم مشاهده میشود. استارتآپی با عنوان پلاستیک بانک که بنیانگذاران آن، دیوید کاتز (David Katz) و شون فرانکسون (Shaun Frankson)، ایدهای فوقالعاده قدرتمند را برای رسیدگی به دو مشکل بزرگ در جهان مطرح کردند: آلودگی پلاستیک در اقیانوس و فقر وحشتناکی که در جهان در حال توسعه وجود دارد.
ایده کاتز و فرانکسون این بود که از ارزهای مجازی برای ایجاد اکوسیستمهای محلی که خودشان بدون تکیه بر عوامل خارجی، به بقا ادامه میدهند، استفاده شود. به این صورت که به افراد در ازای جمعآوری و تحویل زبالههای پلاستیکی مبالغی به صورت توکن داده شود. این رویکرد از یک طرف میتواند به کاهش آلودگی پلاستیک از منشا تولید زباله یعنی منازل افراد کمک کند؛ بنابراین با رویکردهای دیگر (نظیر جمعآوری زبالهها با کشتیهای بزرگ از اقیانوس) که همگی صرفا راهحلی موقتی هستند تفاوت دارد. از سوی دیگر با این کار بسیاری از افراد میتوانند حساب بانکی مطمئن و ایمن داشته باشند؛ چیزی که جمعیت مرفه دنیا اعم از ثروتمندان و طبقه متوسط از آن بهرهمند هستند اما فقرا از آن محرومند.
اینجا جایی است که اعتماد وارد میشود. برای موفقیت مدل کسبوکار پلاستیک بانک، افرادی که ارز مجازی را به عنوان پول پسانداز میکنند باید اطمینان داشته باشند که کسی نمیتواند پولشان را بدزدد یا اختلاس کند. به همین ترتیب، شرکتهای دارای مسئولیت اجتماعی مانند هنکل (Henkel) و اسسی جانسون (SC Johnson) که میخواهند در برنامههایی برای خرید پلاستیک بازیافتی شرکت کنند، مطمئن خواهند بود که فسادی که در بسیاری از کشورهای جهان سوم بیداد میکند در این فرایند راه پیدا نخواهد کرد.
راهحل این مشکل بلاک چین است. هنگامی که افراد پلاستیکها را در یک مرکز جمعآوری زبالههای پلاستیکی مانند پلاستیک بانک میفروشند، توکنهای دیجیتال دریافت میکنند. این توکنها در کیف پول دیجیتالی که بر روی تلفن همراه این افراد قرار دارد، ذخیره میشود. اما چه چیزی امنیت پسانداز آنها را تأمین میکند؟ فرایندی که در آن موجودی حساب و همه تراکنشهایی که با این حساب انجام میشود در یک دفتر کل توزیع شده بلاک چینی ثبت خواهد شد که نه تنها شفاف بلکه تغییرناپذیر هم هست. این بدان معناست که به جز صاحب پول کسی نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند.
چیزی که سیستم پاداشدهی پلاستیک بانک را قویتر میکند، کارکرد آن بر روی پلتفرم ابری لینوکس وان آیبیام (IBM LinuxONE) است. با استفاده از لینوکس وان و بلاک چین میتوان سطحی از امنیت را تضمین کرد که در هیچ کسبوکار دیگری دیده نمیشود.
بنیانگذاران پلاستیک بانک هم مانند هر استارتآپ دیگری که اهدافی بزرگ دارد، با سایر مشکلات حوزه فناوری اطلاعات از جمله مقیاسپذیری و هزینهها آشنا هستند و میدانند که اگر بخواهند با موفقیت جهان را تغییر دهند باید این مشکلات را حل کنند. لینوکس وان یکی از بهترین راهحلها برای این مشکلات بود؛ زیرا علاوه بر سهولت استفاده، انعطافپذیری و مقیاسپذیری عمودی، هزینههای ایجاد و نگهداری بسیار کمتری نسبت به همتایانش دارد.
یکی از بنیانگذاران این پروژه در ارتباط با برنامهها و نقش آیبیام در توسعه آن اذعان میکند:
همزمان با استفاده از این راهحلها در پلاستیک بانک، تصمیم گرفتیم با کمک متخصصان تیم نوآوری شرکت IBM از مدل تفکر طراحی (Design Thinking) ویژه این شرکت (مدل سه مرحلهای تفکر طراحی که خود شرکت آیبیام ایجاد کرده است) برای تصویرسازی راهحل مبتنی بر فناوری بلاک چین استفاده کنیم. تیم آیبیام، معماران، توسعهدهندگان و طراحانی متخصص در زمینه بلاک چین داشت که ما برای اعتبار بخشیدن به راهحل خود به آنها نیاز داشتیم.
سرانجام یک پلتفرم بانکی بلاک چینی را ایجاد کردیم که یک سیستم پاداشدهی بسیار ایمن و مقیاسپذیری به شمار میرود. این سیستم از پروژه منبع باز «هایپرلجر فابریک» (Hyperledger Fabric) استفاده میکند که توسط بنیاد لینوکس ساخته شده است. این پروژه به عنوان بخشی از پلتفرم بلاک چینی آیبیام پیادهسازی و مدیریت میشود و روی سرورهای لینوکس وان آیبیام در فضای ابری این شرکت قابل اجراست. این سیستم در حال حاضر در هائیتی، اندونزی و فیلیپین به طور کامل پیادهسازی شده و به خوبی عمل میکند. ما به تازگی بار دیگر از تیمهای بلاک چین و تیم نوآوری شرکت آیبیام درخواست همکاری کردیم تا در برنامهریزی برای رشد فعلی و آتی این پلتفرم و گسترش آن به کشورهای بیشتر به ما کمک کنند. علاوه بر آن، همزمان با بهبود ویژگیهای پلتفرم، تازهترین قابلیتهای فناوریهای بنیادین آن یعنی هایپرلجر فابریک و پلتفرم بلاک چین آیبیام را نیز بررسی کردیم.
شرکت کاگنیشن فاندری تمرکزش را روی کمک به شرکتهای دیگر که میخواهند تغییراتی بزرگ ایجاد کنند قرار داده است. از این منظر، میتوان گفت فناوری بلاک چین دنیای کاملا جدیدی از فرصتها را درست در جایی که اعتماد و امنیت بسیار مهم هستند به وجود آورده است. اما مگر جایی هست که نیازی به این دو مؤلفه نباشد؟
در پایان، باید گفت اینکه با یک اکوسیستم دیجیتال جدید مانند پلاستیک بانک طرف باشیم یا با مؤسسات مالی بزرگ، زنجیره تأمین یا بخش تولید، فرقی ندارد؛ اعتماد و شفافیت پایه و اساس هر گونه تحول است. به همین دلیل همچنان که به استارتآپها کمک میکنیم تا برای ایجاد دنیایی بازتر و توانمندتر کار کنند، انتظار داریم فناوری بلاک چین در مرکز تلاشها و فعالیتهای ما قرار بگیرد.
The post بلاک چین چگونه اعتماد و امنیت را به استارتآپها میآورد؟ appeared first on ارزدیجیتال.