تاکنون رهبریِ صنعت ارزهای دیجیتال که بر پایه تمرکززدایی و بهبود زندگی فردی بنیان گذاشته شده است و ایده اصلی آن این است که هرکسی باید بانکدار خود باشد و کنترل ثروت شخصی خود را به دست داشته باشد، بر عهده صرافیهای متمرکز بوده است؛ اما حالا ما شاهد آن هستیم که این صرافیهای متمرکز، همگام با توسعه صنعت ارزهای دیجیتال، هر روز ویژگیهای بیشتری از اصول تمرکززدایی را در پلتفرمهای خود پیادهسازی میکنند. در این مقاله بر اساس مطلبی که وبسایت کوین تلگراف منتشر کرده است، مزیتها و چالشهای صرافیهای غیرمتمرکز را توضیح میدهیم.
تمرکززدایی علاوه بر سپردن مسئولیت پولهای هر فرد به خود او، در زمینههایی مثل شفافیت مالی، محافظت از اموال، شمول اقتصادی (شرکت دادن افراد محروم از خدمات مالی در اقتصاد) و شفافیتهای قانونی هم باعث پیشرفت خواهد شد. شناسایی مزیتهای تمرکززدایی توسط صرافیهای متمرکز، در نهایت به قویتر و قابلاعتمادتر شدن این صنعت و مشتریان آن منجر خواهد شد.
اعتماد بنیان تمام روابط انسانی بین اعضای خانواده، دوستان و شرکای کاری و تجاری است. اما این اعتماد بهآسانی به دست نمیآید و باید برای به دست آوردن آن تلاش کرد. اعتماد چیزی فراتر از یک دارایی است. اعتماد شاهرگی است که طول عمر هر نوع رابطه را مشخص میکند.
در واقع همین از دست رفتن اعتماد مردم به نهادهای متمرکز بود که باعث تولد فناوری بلاک چین شد. یک فناوری مبتنی بر تمرکززدایی که امید دارد بتواند مفهوم اعتماد را برای موج بعدی نظامهای مالی در جهان بازتعریف کند.
فناوری بلاک چین پتانسیل این را دارد که تمام نظامهای مالی را متحول کند، اما در طی این مسیر نباید از اطلاعات غلط استقبال کنیم. اینکه یک سازمان یا کسب کار ادعای بهکار بردن فناوری بلاک چین را میکند، لزوماً به این معنا نیست که قابلاعتماد است. اعتماد به بلاک چین وقتی معنا پیدا میکند که کسب و کارها به شکل درست از بلاک چین استفاده نکنند، نه فقط برای تبلیغات.
خیلی وقتها پیامدهای متمرکز بودنِ صرافیها را در حوادث رخداده در حوزه ارزهای دیجیتال مشاهده میکنیم. حوادثی مثل ۴ میلیارد دلاری که در حملات سایبری سال ۲۰۱۹ از بعضی بزرگترین صرافیهای ارزهای دیجیتال مثل کوین بیس، بایننس و بیت هامب به سرقت رفت. همه اینها دلایلی است که به ما نشان میدهد چرا و چگونه اعتماد مردم به بلاک چین لکهدار شده است. باید اذعان کرد که شالوده فناوری که قرار است نظامهای مالی ما دگرگون کند، هنوز شکننده است.
به دلیل احتمال کمرنگ شدن امید به حوزه ارزهای دیجیتال، رهبران این صنعت به نحوی انتخاب خود را در طراحی پلتفرمها تغییر دادهاند تا بتوانند شیوه برخورد ما با مفهوم اعتماد را بهطورکلی متحول کنند. آنها در تلاش هستند تا با تمرکززدایی در کاربریهای اصلی کسبوکار خود، زیرساختهای خود را هم تقویت کنند. این تلاشِ آنها را بهتر از همهجا میتوان در صرافیها و شرکتهای امانتداری مشاهده کرد که به استفاده از راهحلهای توزیع شده و بلاک چینی روی آوردهاند.
کاربران صرافیهایی که از راهحلهای متمرکز و امانی (Custodial) استفاده میکنند، مجبور هستند که وجوه خود را در یک کیف پول متمرکز متعلق به آن صرافی ذخیره کنند. اما در سیستمهای غیرمتمرکز به کاربران اجازه داده میشود که بدون ذخیره کردن وجوه خود در کیف پول صرافی، با پلتفرم تعامل داشته باشند. سپردن دسترسی و کنترل وجوه به شخص ثالث هیچگاه ایده خوبی نبوده است و بهتر است که با سپردن آنها به دست مالک، ریسک طرف معامله را کاملاً حذف کرد.
اجازه دهید برای اینکه بهتر متوجه این نکته شوید، سناریوی زیر را در یک صرافی متمرکز پیاده کنیم: فرض کنید محمد میخواهد بهوسیله یک ارز دیجیتال دیگر مثل ایاس (EOS) یک بیت کوین خریداری کند. برای این کار او باید ابتدا موجودی ایاس خود را به یک صرافی منتقل کند. بعد از ذخیره ایاس در صرافی، او میتواند با استفاده از امکانات صرافی آن را با بیت کوین مبادله کند. محمد در این مرحله در واقع با اعتماد کورکورانه، کنترل و دسترسی به دارایی خود را به صرافی میدهد. در طی این زمان، داراییهای او در معرض چندین نوع آسیب قرار میگیرند. خطراتی مثل حملات هکرها، از کار افتادن صرافی، فرار مالکان صرافی با پولهای مردم، ورشکستگی صرافی و همچنین خطر مسدود شدن حساب. در صورت وقوع هرکدام از موارد بالا این احتمال وجود دارد که محمد دارایی خود را برای همیشه از دست بدهد.
این سناریو در صرافی غیرمتمرکز بسیار متفاوت خواهد بود. در صرافیهای غیر امانی (غیرمتمرکز) نیازی به اعتماد به شخص ثالث برای محافظت از داراییهای با ارزش نیست. دوباره فرض کنید که محمد میخواهد با ایاس بیت کوین بخرد. او این بار به یک صرافی غیرمتمرکز مراجعه میکند و معامله را بهطور مستقیم از طریق کیف پول خودش انجام میدهد. محمد این کار را با استفاده از یک قرارداد هوشمند و بدون نیاز به اعتماد انجام میدهد. یک پروتکل کامپیوتریِ شفاف که در صورت تطابق شروط قرارداد، آن را به اجرا میگذارد. در این زمان محمد با عملیاتی که روی پولهایش انجام میشود موافقت میکند و تراکنش بدون هیچ مشکلی انجام میشود.
قرارداد هوشمند تائید میکند که ایاس های ذخیرهشده توسط محمد برای دریافت بیت کوین کفایت میکند و معامله را به اجرا میگذارد و در نتیجه بیت کوین بهطور مستقیم در کیف پول او ذخیره میشود. در این مرحله محمد میتواند هر کاری که میخواهد با بیت کوینش انجام دهد زیرا بیت کوینِ منتقلشده کاملاً در اختیار خودش است. او با استفاده از این روش کاملاً ریسک سپردن اختیار داراییهای خود به یک نهاد واسط متمرکز را حذف میکند.
تمرکززدایی از عنصر بخش امانی (حضانت) یک پلتفرم که یک تغییر کوچک در مدل کسبوکار محسوب میشود، میتواند در نهایت منجر به تمرکززدایی از (مفهوم) اعتماد شود. صرافیها با بازتعریف چگونگی تعامل با مفهوم اعتماد در سیستمی که نیازی به آن ندارد، آهستهآهسته در حال ترمیم اعتماد ازدسترفته مشتریان خود و همچنین گشودن راهی تازه برای ارتباط با آنها در کسبوکاری هستند که در آن دیگری سدی به نام اعتماد به نفر مقابل وجود ندارد.
تمایل دوباره نهادهای متمرکز به سمت تمرکززدایی هم برای فعالین این صنعت و هم برای مصرفکنندگان آن سودمند خواهد بود. پیادهسازی تمرکززدایی، امنیت، شفافیت مالی، قانونی و شمول اقتصادی (Financial Inclusion) را بالابرده و قدرت فرد (در برابر سیستم) را افزایش میدهد.
تمرکززدایی از نظامهای امانی (سنتی) به این معناست که ما دیگر برای واریز، برداشت، ذخیره و حفظ امنیت پولهایمان نیازی به اعتماد به یک نهاد واسطه نخواهیم داشت و وجوه مشتریان دیگر در یک مکان متمرکز ذخیره نخواهد شد که البته این یک پارادایم کاری کاملاً تازه را به وجود میآورد. در این روش، سازمانها و صرافیها دیگر هدف اصلی حملات (سایبری) نیستند و ترس همیشگیِ قربانی حشدن برای همیشه از بین میرود زیرا آنها در موقعیتی نیستند که بتوانند به پول افراد دسترسی داشته باشند.
تمرکززدایی، قدرت و اعتماد را دوباره بین افراد جامعه توزیع میکند. روزهایی که مشتریان به دلیل هک شدن یا ورشکست شدن صرافی از دسترسی یا برداشت پولهایشان باز میماندند، به تاریخ پیوسته است. از این به بعد مشتریان میتوانند بدون نیاز به انتظار برای انتقال وجوه خود از یک صرافی به صرافی دیگر بهطور آنی با چندین صرافی تعامل داشته باشند.
تمرکززدایی ذاتاً از امنیت بیشتری نسبت به روشهای سنتی برخوردار است و بسیار مهم است که رهبران صنعتی که در سال گذشته ۴ میلیارد دلار را به دلیل حملات سایبری از دست داده است، برای مبارزه با این چالش جدی دست به نوآوریهای بیشتری بزنند. از دست رفتن پولهای مردم و هک صرافیها، بزرگترین نگرانی قانونگذاران ارزهای دیجیتال است اما با استفاده از تمرکززدایی میتوان قسمت عمده این نگرانیها را برطرف کرد.
همچنین بخوانید: هر آنچه که باید در مورد صرافیهای غیرمتمرکز بدانید
با اینکه تمرکززدایی از بعضی کسبوکارها مزایای مشخصی دارد اما این کسبوکارها برای ارائه همان تجربه کاربریِ رقبایِ متمرکز خود و پذیرش گسترده آن در میان مردم، هنوز باید بر چندین مانع غلبه کنند. سه مانع عمده بر سر راه پذیرش گسترده سیستمهای مالی غیرمتمرکز عبارتند از:
صرافیهایی که بر پایه تمرکززدایی بنا شدهاند، معمولاً نسبت به رقبای متمرکز خود از نقدینگی کمتری برخوردار هستند و استفاده از اینگونه صرافیها به خاطر مسیر یادگیری جدیدی که کاربر برای آشنایی با آن پیش رو دارد، هنوز از طرف اکثریت کاربران مورد پذیرش قرار نگرفته است. نقدشوندگی به معنای سهولت خرید و فروش داراییها در یک صرافی است. هر چقدر که حجم معاملات یک صرافی بیشتر باشد، آن صرافی نقدشوندگی بالاتری دارد. اگر نقدشوندگی یک صرافی پایین باشد، پیدا کردن فروشنده یا خریدار برای یک دارایی مشکل میشود.
کار کردن با صرافیهای امروزی کمی پیچیدهتر از صرافیهای متمرکز است و این باعث کاهش تعداد کاربران صرافی میشود. همین کمبود تعداد کاربران است که باعث کم شدن قدرت نقد شوندگی این پلتفرمها میشود و به همین دلیل بسیار مهم است که این صرافیها بتوانند برای حل این مشکل کاربران بیشتری را به سوی خود جذب کنند.
توان عملیاتی و سرعت، دو محدودیت عمده صرافیهای غیرمتمرکز هستند. این صرافیها برای اجرای معاملات به (قدرت) یک شبکه بلاک چین تکیه میکنند. برای مثال تعداد تراکنشهای قابل انجام در صرافی که بر مبنای (بلاک چین) اتریوم ساخته شده ، در حدود ۱۵ تراکنش در ثانیه خواهد بود. حتی اگر همین امروز هم میلیونها کاربر روی به استفاده از یک صرافی غیرمتمرکز بیاورند، بعضی از صرافیها در موقعیتی نیستند که بتوانند بهطور مناسب پاسخگوی این میزان از تقاضا باشند. صرافیها باید قادر به پوشش صدها یا هزاران معامله توسط کاربران خود در هر ثانیه باشند. توان عملیاتی پایین در انجام تراکنشها میتواند باعث ایجاد تأخیر یا حتی جلوگیری از اجرای آنها شده و میلیونها دلار را بر باد دهد.
بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز هنوز در مراحل ابتدایی توسعه خود قرار دارند و به همین هنوز فاقد بسیاری از امکانات ارائهشده در صرافیهای متمرکز هستند و این میتواند تجربه انجام معامله توسط کاربران را محدود کند. بسیاری از سفارشات (Orders)، از سفارشات ساده Limit گرفته تا سفارشهای پیچیده، هنوز در این پلتفرمها در دسترس کاربران قرار نگرفتهاند. ممکن است بعضی از کاربران بخواهند معاملات مارجین انجام دهند یا با اتصال به API دیگر صرافیها بخواهند از اطلاعات لحظهای آنها برای تحلیل بهتر استفاده کنند. واقعیت این است که بسیاری از کاربران از انتقال به پلتفرمی که فاقد امکاناتی است که برای اجرای استراتژیهای معاملاتی آنها ضروری هستند، خودداری میکنند.
سیستمهای مالیِ آینده مسئولیت اجرای دیجیتالی انواع بسیاری از معاملات مثل معاملات املاک، طلا، پول، سهام، ارزهای دیجیتال و دارایی مختلف زیادی را بر عهده خواهند داشت. در آن زمان است که با سرازیر شدن تریلیونها دلار به این سیستمهای مالی، انتخابهای امروز ما در طراحی این پلتفرمها اهمیت زیادی در بالا بردن اعتماد مردم به آنها پیدا خواهند کرد. اعتماد به اینکه داراییها از مالکیت ما خارج نخواهند شد، اعتماد به این جای آنها امن است و اعتماد به اینکه شرکتهای طرف معامله ما صادقانه و منصفانه رفتار خواهد کرد.
تمرکززدایی، در صورت اجرای درست آن، سیستمهایی را به وجود خواهد آورد که شفافیت، امنیت و کارایی بهتری خواهند داشت. ایجاد اعتماد، بخشی حیاتی از پروسه ساخت اینگونه سیستمها محسوب میشود. پیادهسازی موفق فناوری غیرمتمرکز میتواند باعث توانمندسازی میلیونها نفر شود و شکست در آن میتواند همه مزایای آن را برای همیشه از دسترس ما خارج کند.
برای رسیدن به آیندهای بهتر برای نظامهای مالی لازم است که گامهای ما بهسوی تمرکززدایی آگاهانه و با دقت برداشته شوند.
The post چرا صرافیهای متمرکز در حال غیرمتمرکز شدن هستند؟ appeared first on ارزدیجیتال.