بیت کوین برای تحقق اهداف خود نیاز به مردم دارد، اما در حال حاضر بیشتر مردم دنیا به بیت کوین نیاز ندارند.
انقلاب ارزهای دیجیتال تنها با اجماع و پذیرش عامه مردم ممکن خواهد شد. این کافی نیست که فقط افراد آشنا به فناوری، طبقه نخبه بیت کوین و بلاک چین، ۱,۰۰۰ نهنگی که ۴۰ درصد بیت کوینها را در اختیار دارند و ۲۲ میلیون مالک کیف پولهای بیت کوین، به رسالت این پروژه برای بهبود زندگی بشر باور داشته باشند.
تمرکززدایی و عدم اعتماد به نهادهای واسطه باید خواسته اکثریت مردم باشد و برای تحقق این آرمان لازم است که برای مردم داستانی جدید تعریف شود و به آن باور پیدا کنند. اینجاست که کار داستانگویان و آموزشدهندگان این فناوری بهاندازه کار توسعهدهندگان آن اهمیت پیدا میکند.
مبلغان بیت کوین و ارزهای دیجیتال مردمان فقیر هستند، کسانی که از خدمات بانکی محرومند و کسانی که تحت سلطه قدرتها هستند. آنها همان کسانی هستند که بیش از همه به این فناوری نیاز دارند. لوسین لکارم (Lucien Lecarme)، در تازهترین مطلب خود، که در وبسایت مدیوم منتشر شد، تشریح میکند که مردم عامه و فقیر دنیا چطور میتوانند انقلابی گسترده در دنیا ایجاد کنند.
مردم عموماً تمرکززدایی را دوست دارند، چون این روش همیشه جواب داده است و هنوز هم کارایی دارد. آنچه ما امروز به نام دموکراسی میشناسیم در واقع واگذاریِ عامدانه قدرت مردم به سازماندهندگان این قدرت است. مردم از تغییر میترسند، به خصوص تغییرات انقلابی که با خود دورههایی از هرج و مرج و از دست رفتن هویتِ گروهی و حتی ملی را به همراه میآورند. به همین دلیل آنها ترجیح میدهند که به سنتهای امن، قدیمی و مورد اعتماد خود تکیه کنند. حتی اگر این سنتها در حال فروپاشی باشد.
سؤال مهم اینجاست که چه چیزی میتواند مصرفکننده غربی را که خدمات متمرکز به خوبی برایش کار میکند، به استفاده از سیستمهای غیرمتمرکز ترغیب کند؟
بهترین جواب من به این سؤال این است:
زمانی مردم غرب و مرفهین به سیستمهای غیرمتمرکز روی میآورند که این سیستمها امن باشند و کیفیت زندگی روزانه مردم را بالاتر ببرند. ما برای تغییر ماهیت پر نوسان بیت کوین به خیلی بیش از ۲۲ و حتی ۲۲۰ میلیون کاربر نیاز داریم. اگر بیت کوین ۲٫۲ میلیارد کاربر داشته باشد، قدرتش از طلا فراتر رفته و به عنوان ابزار اصلی ذخیره ارزش پذیرفته خواهد شد. آن زمان است که بیت کوین، ذهنیت ما درباره پول، روش استفاده ما از آن و مفهوم مالکیت ثروت را متحول خواهد کرد. حتی این احتمال وجود دارد که واژه «پول» معنای فعلی خود را از دست بدهد.
بیت کوین به مردم نیاز دارد ولی مشکل اینجاست که در حال حاضر این مردماند که به بیت کوین نیازی ندارند!
ارزهای دیجیتال و بلاک چین برای مبلغان اصلی این فناوری مثل آندریاس آنتونوپولوس (Andreas Antonopoulos)، آنتونی پومپلیانو (Anthony Pompliano)، ویجای پویاپاتی (Vijay Boyapati)، تور دیمیستر (Tuur Demeester)، کریگ استیون (Craig Steven) و امثال آنها مثل خواب و خوراک شده است.
آنها آن قدر در این فناوری غرق شدهاند که انقلاب ناشی از آن را کاملاً بدیهی میدانند. البته آنهایی که مثل آندریاس باهوشتر از بقیه هستند، میدانند که باید از حلقه برنامه نویسان، هودلرها (Hodler) و هزار توسعهدهنده بلاک چین فراتر روند. آنها باید اطلاعات ارزشمند و باورهای خود را در گفتگو با افرادی که نمیشناسند و با سخنرانی برای میلیونها نفری که از سونامی تغییری که در انتظارشان است بیخبرند، به اشتراک بگذارند.
توجه بیشتر مردم به بیت کوین و ارزهای دیجیتال میتواند به طرز غیرقابل پیشبینی از طبقات پایین و توده مردم شکل بگیرد. آشوبهای صورت گرفته توسط جنبش جلیقه زردها در فرانسه مثال خوبی برای چیزی است که من آن را «دوره بحرانشکن ارزهای دیجیتال» مینامم. این جنبش در حال رشد و اعتراضی که با هدف مبارزه با نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی تشکیل شده است، ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹ از طرفداران خود خواست که با هجوم به بانکها حسابهای سپرده خود را ببندند. اولین روش آنها برای مبارزه فریاد بود اما وقتی رئیسجمهور مکرون فریاد آنها نشنود، باید از روش مؤثر دیگری استفاده کنند و این روش خروج از سیستم و خرید بیت کوین است؛ اما برای این کار مردم باید ابتدا با بیت کوین آشنا شوند.
به گمان من در سالهای آینده بیشتر شاهد اتفاقات مشابه جلیقه زردها خواهیم بود. به عقبتر برگردیم: سؤال این است که چرا در سال ۲۰۱۱ جنبش اشغال والاستریت، از روش خروج از سیستم و روی آوردن به بیت کوین استفاده نکرد؟ چون بیت کوین در آن زمان چیزی بیشتر از یک ویترین لوکس و یک رؤیا برای جوانان و برنامهنویسان آزادیخواه نبود. بیت کوین در سالهای اول نیاز داشت که در تاریکی و با چراغ خاموش حرکت کند. در مقابل، ما امروز به مردمی نیاز داریم که این انقلاب جدید در ارزش و تبادل ارزش را با صدای بلند، صدایی که حتی در دوردستترین نقاط کره زمین هم قابل شنیدن باشد، فریاد بزنند.
آموختههای ما نباید تنها از طریق بحران و ناامیدی به دست بیاید. توده مردم تا زمانی با پول سنتی راحت هستند که برایشان کار میکند. وقایع این روزها را میتوان با سالهای اولیه ظهور اینترنت مقایسه کرد. در آن زمان هم هیچ کسی به ایمیل، اسکایپ و اوبر نیازی نداشت و همه چیز به خوبی کار میکرد. نامههای فیزیکی با پاکتهای تمبردار بعد از چند روز یا چند هفته به مقصد خود میرسیدند، خطوط تلفن کار خود را به خوبی انجام میدادند و تاکسیها هم همیشه در کنار ایستگاه اتوبوس یا مترو، منتظر شما بودند. با این وجود موج تغییر و نوآوری از راه رسید و همه را با خود همراه کرد.
انقلاب اینترنت درباره آزادی و سرعت دسترسی به اطلاعات بود. انقلاب بلاک چین درباره هر چیزی است که تمرکززدایی راه [پیشروی] آن را سد کرده است.
اینترنت برای همیشه سرعت، محتوا و شیوه دسترسی به اطلاعات را دگرگون کرد. اینترنت جایی است که در آن یک نفر در مصر میتواند با انتشار یک پست در رسانههای اجتماعی انقلاب کند و یک رقص مسخره میتواند در یک روز تعطیل ناگهان محبوب شده و تبدیل به یک روش جدید در این زمینه شود.
انقلاب بلاک چین در واقع انقلاب پول است.
با فناوری بلاک چین، هم میتوان یک مانند کتاب ۱۹۸۴ جرج اورول (George Orwell) یک نظام دیکتاتور ساخت که همه افراد را کنترل میکند و هم یک نظام آرمانگرا، بدون مرز، فاقد سانسور و بی طرف که از شبکههایی قدرتگرفته از مردم تشکیل شده باشد؛ مردمی که از زنجیر نظامهای بانکی سنتی آزاد شدهاند.
جریان آزاد اطلاعات اینترنت به تدریج به فساد کشیده شد. دولتها، امروز این قدرت را دارند که اینترنت را به راحتی قطع یا سانسور کنند. اینترنت هم در ابتدا همان پتانسیل انقلابی بلاک چین را وعده میداد اما دخالت انسان همیشه میتواند باعث ایجاد یک نقطه شکست در سیستم شود؛ اما ما تسلیم نشدیم زیرا این طور که به نظر میرسد ما انسانها برای آزادی خود ارزش زیادی قائلیم.
اینجا بود که از دل مدل توسعه نرمافزار متنباز، ابزار جدیدی برای تمرکززدایی کامل دنیای ما به نام «اینترنت پول» زاده شد. ابزاری که با ارائه یک دفتر کل دیجیتال بدون نیاز به اعتماد، هرگونه واسط، اشتباه انسانی یا احتمال فساد را از میان بر میداشت.
۲۰ سال طول کشید تا اینترنت توسط عموم مردم مورد پذیرش قرار گرفت و خود را با زندگی روزانه ما عجین کرد. امروزه مردم سراسر دنیا با استفاده از تلفن همراه و اینترنت میتوانند در یک روز دانش لازم در مورد بیت کوین را فرا گرفته و در روز دوم کار خود را به عنوان یک بانکدار، آغاز کنند.
ما برای کارکرد مؤثر این شبکهی همتا به همتای مالیِ بیطرف نیاز داریم تا مردم فقیر و محروم از خدمات بانکی سراسر دنیا در آن مشارکت داشته باشند. هیچ کس فکرش را هم نمیکند که در پایان، آنها باشند که قدرتهای مالی صنعتیشده، تجاریسازیشده، فاسد و سلطه طلب دنیا را از سقوط و انهدام احتمالی نجات خواهند داد.
در ابتدا فکر میکردم که باید منتظر ظهور نرمافزاری باشیم که مثل ایمیل و اسکایپ بتواند جنبش تمرکززدایی بلاک چین را به حرکت وا دارد، اما ما از این مرحله گذر کردهایم؛ چرا که بیت کوین و دیگر کوینهای موفق همان نرمافزارهای مورد نیاز ما هستند.
ما همین حالا هم بدون در نظر گرفتن مرزها امکان ارسال بیت کوین به یک نفر در آفریقا تنها با یک تلفن همراه ساده را داریم. البته او احتمالاً هنوز هم برای تبدیل بیت کوین به ارز مورد نظر خود به یک واسط نیاز خواهد داشت؛ اما بعد از آنکه استارت آپهای محلی و کارآفرینان هوشمندِ این کشورها برای پرداخت هزینههایشان با بیت کوین، شروع به معامله آن کردند، اقتصادی مبتنی بر توکن در قاره آفریقا شکوفا خواهد شد.
برای مثال میتوان به سایت لوکال بیتکوینز (Localbitcoins) اشاره کرد. استفاده از این پلتفرم در کشورهایی مثل نیجریه، کنیا و آفریقای جنوبی با چنان شتابی در حال رشد است که باعث نگرانی دولتهای محلی شده است و این نگرانی در کسبوکاری که به دنبال ایجاد اختلال در کنترل قدرتها بر مردم است، نشانه بدی محسوب نمیشود.
به نظر میرسد که ما تا رسیدن به نقطه اوج تاریخ ارزهای دیجیتال و بیت کوین نه چند دهه که تنها چند سال فاصله داریم. این تغییر به دست مردم فقیر و محروم از خدمات بانکی انجام خواهد شد که بیش از همه به ارزهای دیجیتال و شبکههای غیرمتمرکز نیاز دارند.
آنها موتور محرک پذیرش گسترده این فناوری هستند. وظیفه ما این است که این پیام را از طریق نوشتن و حرف زدن در رسانههایی مثل مدیوم، توییتر و فیسبوک به گوش میلیاردها مردمی برسانیم که مدتهاست از صحنه اقتصاد جهانی کنار گذاشته شدهاند. ما باید از انقلاب اطلاعات برای به جلو راندن انقلاب پول استفاده کنیم.
The post بیت کوین و جهانی که به آن نیاز ندارد؛ چرا افراد فقیر دنیا را نجات خواهند داد؟ appeared first on ارزدیجیتال.